الهه

قتل دلخراش الهه حسین‌نژاد، دختر ۲۴ ساله‌ای که برای مراقبت از برادر معلولش به خانه بازمی‌گشت، نه‌تنها جامعه را در بهت و اندوه فرو برد، بلکه بار دیگر ضرورت بازاندیشی در مفهوم امنیت فردی، به‌ویژه امنیت زنان را برجسته کرد. اینکه چگونه در جامعه‌ای انسانی به خاطر سرقت یک گوشی تلفن همراه می‌تواند به قتل برسد، پرسشی عمیق و نگران‌کننده است که باید از زاویه‌های فرهنگی، قانونی و اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد. این گزارش، با تکیه بر ماجرای قتل الهه، به لزوم بازنگری جدی در سیاست‌ها و نگرش‌های موجود نسبت به امنیت زنان می‌پردازد.

به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده؛ الهه حسین‌نژاد، دختر ۲۴ ساله اهل اسلامشهر، در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴ پس از خروج از محل کارش در سعادت‌آباد تهران ناپدید شد. او که به‌عنوان ناخن‌کار در یک سالن زیبایی فعالیت می‌کرد، آن روز به درخواست خانواده‌اش زودتر محل کار را ترک کرد تا از برادر معلولش مراقبت کند.آخرین تماس او با خانواده‌اش در ساعت ۱۹:۴۰ بود که اعلام کرد ۲۰ دقیقه دیگر به خانه می‌رسد، اما پس از آن هیچ خبری از او نشد.

پس از ۱۰ روز جستجو، جسد او در صبح روز ۱۴ خرداد پیدا شد. تحقیقات پلیس نشان داد که او توسط مردی به نام بهمن فرزانه، راننده یک خودروی سمند نقره‌ای، ربوده و به قتل رسیده است. قاتل با انگیزه سرقت گوشی آیفون الهه، او را به منطقه‌ای خلوت کشاند و پس از مقاومت او، با ضربه چاقو به قتل رساند.

بهمن فرزانه، اهل مشکین‌شهر و بی‌خانمان، سابقه خشونت و رفتارهای ناهنجار داشته است. همسر سابق او اعلام کرده که بهمن فردی شکاک و خشن بوده و او را تا حد مرگ کتک می‌زده است. همچنین، سابقه زخمی کردن پسرعموی خود را نیز داشته است.

قتل دلخراش الهه حسین‌نژاد، بار دیگر زنگ خطر را درباره وضعیت امنیت فردی، به‌ویژه امنیت زنان در ایران، به صدا درآورد. این حادثه نه‌تنها یک تراژدی انسانی بود، بلکه نمادی از بحران عمیق‌تری است که سال‌هاست در لایه‌های مختلف جامعه ایرانی ریشه دوانده است.

این حادثه واکنش‌های گسترده‌ای در جامعه و رسانه‌ها به‌دنبال داشت و نگرانی‌ها درباره امنیت زنان در فضاهای عمومی و خلأهای قانونی برای حمایت از آنان را افزایش داد.

در این گزارش، با بررسی ابعاد مختلف خشونت علیه زنان، خلأهای قانونی و فرهنگی، و ارائه راهکارهای پیشنهادی، به ضرورت بازاندیشی در مفهوم امنیت فردی در ایران می‌پردازیم.

الهه حسین‌نژاد؛ قربانی بی‌عدالتی و ناامنی

الهه حسین‌نژاد، آرایشگر جوانی بود که پس از خروج از محل کارش در سعادت‌آباد تهران، ناپدید شد و پس از ۱۰ روز جستجو، جسد او پیدا شد. تحقیقات پلیس نشان داد که او توسط مردی به نام بهمن فرزانه، راننده یک خودروی سمند نقره‌ای، ربوده و به قتل رسیده است. قاتل با انگیزه سرقت گوشی آیفون الهه، او را به منطقه‌ای خلوت کشاند و پس از مقاومت او، با ضربه چاقو به قتل رساند. این حادثه، واکنش‌های گسترده‌ای در جامعه و رسانه‌ها به‌دنبال داشت و نگرانی‌ها درباره امنیت زنان در فضاهای عمومی و خلأهای قانونی برای حمایت از آنان را افزایش داد.

خشونت علیه زنان؛ پدیده‌ای ریشه‌دار و چندلایه

خشونت علیه زنان در ایران، پدیده‌ای ریشه‌دار و چندلایه است که نه‌تنها جسم و روان زنان را هدف قرار می‌دهد، بلکه بنیان‌های اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی جوامع را نیز متزلزل می‌سازد. در بسیاری از فرهنگ‌ها، از جمله در جامعه ایران، این نوع خشونت در سکوت، انکار یا توجیهات فرهنگی و مذهبی پنهان شده است. با وجود تلاش‌های انجام‌شده در زمینه آگاهی‌بخشی و حمایت قانونی، بسیاری از زنان همچنان در چرخه‌ای از بی‌عدالتی، ترس و بی‌پناهی گرفتارند. درک ریشه‌های این پدیده و ارائه راهکارهای کارآمد برای مقابله با آن، ضرورتی حیاتی برای دستیابی به جامعه‌ای ایمن و برابر است.

خلأهای قانونی و فرهنگی در حمایت از زنان

با وجود وجود قوانین و مواد قانونی متعدد در رابطه با خشونت علیه زنان در ایران، از جمله ماده ۶۱۹ قانون مجازات اسلامی، خلأهای قانونی و فرهنگی همچنان مانعی بزرگ در مسیر حمایت از زنان محسوب می‌شوند. در بسیاری از موارد، قربانیان خشونت به دلیل ترس از بی‌اعتنایی سیستم قضایی، انگ اجتماعی، یا تهدیدات شخصی، از گزارش‌دهی خودداری می‌کنند. این سکوت اجباری، زمینه‌ساز تداوم خشونت و بی‌عدالتی می‌شود.

امنیت روانی زنان؛ پایه‌ای برای امنیت اجتماعی

باید پذیرفت که امنیت جامعه در گروی امنیت روانی زنان است. زنانی که نقش‌های مختلفی در خانواده و جامعه بازی می‌کنند و در هر کدام از نقش‌های زنانگی خود، بار امنیت روانی و اجتماعی جامعه را نیز بر دوش می‌کشند. دختران و زنان این سرزمین در عرصه‌های مختلف ورزشی، علمی، فرهنگی و حتی سیاسی سرآمد بوده و هستند و روا نیست برخی برخوردهای خشن با این بدنه مهم جامعه شکل بگیرد و امنیت کل جامعه را به خطر بیندازد.

ارزش جان انسان در برابر بی‌ارزشی یک شیء

در میانه روایت این جنایت هولناک، یک پرسش بنیادین و تکان‌دهنده ذهن هر مخاطبی را درگیر می‌کند:

چطور ممکن است یک انسان، برای سرقت یک گوشی تلفن همراه، جان انسانی دیگر را بگیرد؟

این پرسش ساده، اما به‌ظاهر بی‌پاسخ، لایه‌های عمیقی از فروپاشی اخلاقی، بحران هویت، فقر فرهنگی، و شکاف‌های اجتماعی را نشان می‌دهد. در دنیایی که ارزش جان انسان باید والاترین جایگاه را داشته باشد، چطور می‌توان توجیه کرد که ابزار ارتباطی‌ای به نام "گوشی موبایل" دلیل قتل دختری جوان و بی‌گناه شود؟

ماجرا فقط یک سرقت نیست. ماجرا نماد سقوطی دردناک در فهم ما از انسانیت است؛ سقوطی که در آن، مرز میان انسان و ابزار، میان جان و کالا، تار می‌شود. اگر جامعه‌ای به نقطه‌ای برسد که در آن جان انسان کمتر از یک ابزار دیجیتال قیمت‌گذاری شود، باید عمیقاً نسبت به سلامت روانی، اجتماعی و فرهنگی آن هشدار داد.

قاتل الهه، بهمن فرزانه، نه فقط یک مجرم، بلکه محصول شرایط پیچیده‌ای است که خشم، طمع، بی‌خانمانی، سابقه خشونت و طردشدگی اجتماعی را در هم آمیخته است. اما هیچ چیز – حتی فقر یا ناامیدی – نمی‌تواند توجیه‌کننده گرفتن جان انسانی دیگر باشد. این، مرز اخلاق و انسانیت است که نباید فراموش شود.

راهکارهای پیشنهادی برای بهبود امنیت زنان

1. اصلاح و تقویت قوانین حمایت از زنان: بازنگری در قوانین موجود و تصویب قوانین جدید که به‌طور خاص به حمایت از زنان در برابر خشونت می‌پردازد، ضروری است.

2. آموزش و آگاهی‌بخشی: برگزاری دوره‌های آموزشی برای مردان و زنان درباره حقوق زنان، اهمیت برابری جنسیتی و پیامدهای خشونت علیه زنان می‌تواند نقش مؤثری در کاهش خشونت داشته باشد.

3. ایجاد مراکز حمایت از قربانیان خشونت: تأسیس مراکز مشاوره و پناهگاه‌هایی برای زنان قربانی خشونت، به‌منظور ارائه حمایت‌های روانی، حقوقی و اجتماعی.

4. تقویت نقش رسانه‌ها: رسانه‌ها می‌توانند با پوشش مناسب و آگاهی‌بخشی، نقش مهمی در تغییر نگرش‌های جامعه نسبت به خشونت علیه زنان ایفا کنند.

5. همکاری بین‌المللی: استفاده از تجربیات و حمایت‌های بین‌المللی در زمینه مقابله با خشونت علیه زنان می‌تواند به بهبود وضعیت در ایران کمک کند.

نتیجه‌گیری

قتل الهه حسین‌نژاد، تنها یکی از هزاران نمونه خشونت علیه زنان در ایران است که نشان‌دهنده ضرورت بازاندیشی در مفهوم امنیت فردی و به‌ویژه امنیت زنان است. برای دستیابی به جامعه‌ای ایمن و برابر، باید با همکاری همه‌جانبه، از اصلاح قوانین گرفته تا تغییر نگرش‌های فرهنگی، گام‌های مؤثری برداشته شود. تنها در این صورت است که می‌توان امید داشت که دیگر شاهد تکرار چنین تراژدی‌هایی نباشیم.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 1 =